فرهنگ واژگان دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

فرهنگ واژگان دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده شامل چیست؟ دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال یک فضای گسترده و متنوعی دارد که با انتخاب هر یک از حوزه های این بخش ها می توان به یک قسمت جدید از کسب و کار ورود کرده که آن ها نیز هر کدام دارای بخش های بسیار هستند.  پس با این پیچیدگی و متنوع بودن حوزه های دیجیتال مارکتینگ ابتدا باید برای ورود به آن درک درست و کاملی از هر یک از بخش های آن داشته باشیم و به خوبی با تمام حوزه های مربوطه آشنا شویم. بهتر است ابتدا این را بدانید که در کاربرد روزانه، به طور معمول اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ به شکل انگلیسی وجود دارند پس لازم است با تمامی آن ها آشنا شده و شناخت کافی داشت تا در روند کاری خود بدون شناخت و آشنایی از هر بخش به مشکل نخوریم.

فرهنگ واژگان دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

در این قسمت از مقاله ما به بررسی کامل و کلی از بخش های دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده پرداخته ایم برای اطلاع کامل از کلیه این اصطلاحات و قسمت ها تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

بازاریابی اینترنتی، بازاریابی آنلاین، بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) تمامی این اصطلاحات در اصل برای همان دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده به کار گرفته شده است.

بازاریابی دیجیتال را می توان از روش های نظیر: بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی، بهینه‌ سازی سایت برای موتور های جستجو، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی محتوایی، تبلیغات کلیکی و… دانست.

بازاریابی درون‌گرا (Inbound Marketing)

واژه هایی نظیر بازاریابی داخلی، بازاریابی ربایشی، بازاریابی درونگرا و... نیز از کلمات بکار برده در بازاریابی درون گرا هستند که در جهت استفاده از معنای اینباند مارکتینگ وجود دارند. هنگامی که یک فرد به عنوان مخاطب به طرف کسب و کار شما کشیده می شودو قصد خرید از محصولات شما را دارد یک مسیری را برای خرید خود می بایست طی نماید که همان قیف بازاریابی (قیف فروش) یا مسیر سفر مشتری است. توجه نمایید که مشتری اگر در چنین حالتی که شما فقط با تکیه بر محتوا های با ارزش و مفهون دار پیش بروید و از این طریق تلاش کنید تا مخاطب موجود را به مشتری تبدیل نمایید شما موفق شده اید که یک بازاریابی ربایشی یا درونگرا (Inbound Marketing) را به خوبی پیش ببرید.

بازاریابی برون‌ گرا (Outbound Marketing)

واژه های بعدی که در این قسمت از بازاریابی جهت تعریف بازاریابی بیرونی بکار برده می شود اصطلاحاتی هستند نظیر: بازاریابی خروجی، بازاریابی بیرونی و بازاریابی برونگرا مارکتینگ و... این بازاریابی به این شیوه است که به شکل مستقیم بازاریابی های خود را در جهت فروش بیشتر به کار بگیریم و تلاش کنیم تا مشتریان را از چنین روش هایی به سوی خود کشانده و کالا های خود را به آن ها بفروشیم. لازم به ذکر است که بگوییم تفاوت بین بازاریابی درونگرا و برونگرا به این شرح است که در بازاریابی های درونگرا مشتری به سمت شما می‌ آید و هنگامی که چنین عملی صورت گرفت باید مشتری را متقاعد به خرید نمایید اما در بازاریابی برونگرا شما باید به سراغ مشتری رفته و کالا های خود را به آن ها بفروشید.

همکاری در فروش (Affiliate Marketing)

سیستم همکاری در فروش یا با نام دیگرش که بازاریابی پورسانتی  است در بازار شناخته می گردد لازم است بدانید که در این شیوه شما در واقع یک انتخاب کلی از بازاریابی را در دنیای آفلاین و آنلاین برگزیده اید که نتایج چنین بازاریابی نیز اکثرا درخشان بوده است. لازم به ذکر است که مدل این نوع بازاریابی را به شکل واضح مشخص نموده و بدانید که در این مورد شما همانند یک ناشر، تبلیغات محصولاتی که برای دیگر شرکت ها هستند را بر روی سایت خود انجام داده و در ازای تحقق هدف های مشخص پورسانت یا درصدی از فروش به شما تعلق خواهد گرفت.

بازاریابی محتوایی (Content Marketing)

اگر به شکلی ساده تر و کاربردی تر بخواهیم بازاریابی محتوایی را تعریف نماییم باید در این خصوص بگوییم که کانتنت مارکتینگ در جهت بکار بردن از محتوا های ارزشمند و پر مفهوم در جهت تحقق بخشیدن برنامه‌ های بازاریابی و فروش بکار گرفته می شود. بهتر است این روش برای شما به شکل کلی بازگو گردد تا متوجه شوید که در استفاده از آن روش نخست باید با استفاده از انواع فرمت‌ های محتوا به سوی کاربران خود رفته و به این روش بتوانید اعتماد آن ها را در جهت جذب و وفادار ساختن آن ها جاب نمایید. نکته جالب و قابل ذکر در این بخش این است که باید توجه نمایید که مفاهیم بازاریابی به طور کلی و به خوبی برای شما قابل درک بوده تا اینگونه توانایی جذب مخاطبان را با محتوای خود و قدرت کپی رایتینگ داشته باشید و فروش خود را به انجام برسانید.

بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

به همان شکل که از نام آن مشخص است در این نوع از بازاریابی ما به استفاده از ابزار ایمیل جهت انتقال پیام های خود به مخاطبان هدف در راستای جذب مشتریان بیشتر و همچنین وفادار نگاه داشتن آن ها،  ارائه محتوای کاربردی، تبلیغات انجام شده، ارسال پیشنهادات ویژه، تخفیف و… را انجام دهیم. در این حین می توان مزیت مهم بازاریابی ایمیلی را نیز مقرون‌ به‌ صرفه بودن و جذب مخاطبان بسیار از این طریق عنوان نمود که بدای موفقیت یک کسب و کار بسیار مورد ارزشمندی است.

بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)

بسیاری از افراد در جامعه برای تبلیغ کسب و کار خود به سراغ موارد دیگر رفته چرا که بر این باورند بازاریابی پیامکی دیگر همانند قدیم اثر بخشی نداشته و به استفاده از آن نمی اندیشند اما باید در این مورد بگوییم که این یک باور غلط است و  بازاریابی پیامکی هنوز هم همانند سابق می توان اثر گذار بوده و در مواردی که شما مخاطبان بسیاری دارید که در فضای مجازی حضور نداشته و یا حضور آن ها بسیار کمرنگ است از چنین شیوه ای جهت جذب و فروش محصولات خود استفاده نمایید ارسال پیامک به تعداد بیشماری از مشتریان و مطلع کردن آن ها از تخفیفات و یا فروش مخصولات جدید یک روش فوق العاده جهت افزایش فروش است.

در اصل می توان گفت که بازاریابی پیامکی به معنای استفاده از پیامک در جهت تحقق اهداف بازاریابی و فروش و در نهایت فروش بالا در یک مقطع از کسب و کار است.

بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی (Social Media Marketing)

اگر شما به فکر این هستید که کسب و کار خود را از طریق شبکه‌ های اجتماعی به دیگران معرفی نموده و با منتشر ساختن محتوا های جذاب و بنر های مخصوص به انجام این کار بپردازید شما از  بازاریابی شبکه‌ های اجتماعی استفاده کرده اید. نکته قابل توجه در این قسمت این است که شما تا می‌ توانید از بازاریابی و فروش مستقیم می بایست دوری کرده و به دنبال این مورد باشید که با انتشار ساختن محتوای جذاب و تعامل بیشتر با مخاطبان، از آن ها خریداران وفادار بسازید.

نرخ تبدیل (Conversion Rate)

شما با استفاده کردن از شیوه های مختلف تبلیغاتی و استفاده از بازاریابی های مختلف برای کسب و کار خود در فضای آنلاین  و مجازی و با استفاده نمودن از ابزار های دیجیتال به دنبال این مورد اید که افرادی که مد نظر شما هستند اقداماتی را در این جهت انجام دهند. منظور از این جمله این است که مخاطبان به خرید محصولات و یا ثبت نام اولیه برای خرید کالا ها پرداخته و اینگونه از شما و کسب و کارتان حمایت شود.

به شکل کلی نرخ تبدیل را باید اینگونه شرح داد که افرادی که از میان کلیه مخاطبان سر زده به سایت در یک مدت زمان مشخص تبدیل به مشتری شده و اقداماتی را که می خواستید انجام داده اند باید عنوان نماییم که درصد نرخ تبدیل نیز به شکل زیر محاسبه می گردد:

  100×(تعداد کل بازدیدکنندگان/ تعداد بازدیدکنندگانی که اقدام مورد نظر شما را انجام داده‌ اند) = نرخ تبدیل

بهینه سازی نرخ تبدیل (Conversion Rate Optimization)

به همان شکل که در متن بالا عنوان نموده ایم انجام نرخ تبدیل و حاسبه آن برای هر کسب و کاری پس از انجام تبلیغات و بازدهی بسیار با اهمیت است چرا که اینگونه برای مجموعه روشن می شود که به چه میزان در این تبلیغات فروش داشته و در در ازای هزینه پرداخت شده جهت تبلیغات، عملکرد درخشانی برای ما ثبت شده است و یا خیر پس باید بدانید علاوه بر نرخ تبدیل بهینه‌سازی نرخ تبدیل نیز اهمیت به خصوصی دارد.

بهینه سازی نرخ تبدیل به آن معنا است که ما کلیه اقدامات به خصوص و متنوعی را در قسمت های مختلف از کسب و کار خود انجام می دهیم تا اینگونه نرخ تبدیل ما به بیشترین میزان خود برسد.

پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click – PPC)

این روش یعنی همان پرداخت به ازای کلیک یک روش عالی جهت انجام تبلیغات است. در این حالت شما می توانید با تبلیغات PPC یا پرداخت به ازای کلیک به شکل کلی تبلیغاتی داشته باشید که هزینه آن را فقط در صورتی می پردازید که هر کلیک مخاطب بر روی لینک انجام پذیرد. شما حساب‌ تان را شارژ کرده و در هر موقع ای که بر روی لینک مورد نظر کلیک شود، هزینه آن از حساب شما کسر خواهد شد.

تبلیغات گوگل (Google ADWORDS)

گوگل ادوردز یا تبلیغات گوگل این نوع تبلیغات نیز در اصل همان مدل تبلیغات است که سرویس تبلیغات کلیکی یا PPC شما با پرداخت یک هزینه مشخص، بر روی بعضی از کلمات کلیدی تبلیغات خود را به اتمام رسانده و لینک‌ های مد نظر و مخصوص برای سایت شما در سایت گوگل، یوتیوب و یا سایت های دیگر جز رتبه های نخست خواهد بود.

بازاریابی مجدد (Remarketing)

ممکن است شما از روش های متفاوت بسیاری برای تبلیغات کسب و کار خود استفاده نموده و متظر یک نتیجه عالی باشید اما در همان مراحل ابتدایی این عمل به نتیجه موفقی نرسد و اینگونه شما نیز با محاسبه های خود به این نتیجه برسید که نرخ تبدیل خوبی نداشته اید. لازم است تا در چنین حالتی شما شانس خود را مجدد امتحان نموده و به سمت بازاریابی مجدد (Remarketing) رفته و اینگونه به کسب و کار خود جان دوباره ای ببخشید. در بازاریابی مجدد شما می توانید با شیوه های مختلفی که موجود است مشتریان خود را برگزیده و آن ها را در انجام پرزنت هدف قرار دهید. هنگامی که احساس می‌ نمایید محصولات شما همانند قبل فروش آنچنانی نداشته و حمایتی صورت نمی گیرید بهتر است به فکر بازاریابی مجدد باشید.

جهت شناخت با اصطلاحات ممکن در این روشن باید بگوییم که در بسیاری از مواقع به بازاریابی مجدد (Remarketing) ریتارگتینگ (Retarketing) یا هدف‌گیری مجدد مخاطبان نیز می گویند؛ چرا که شما اگر در بازاریابی مجدد به صورت مو شکافانه تمامی عوامل را در نظر بگیرید متوجه خواهید شد که بسیاری از افراد  بدون اقدام خاصی از سایت شما خارج شده‌اند.

تست ای/ بی (A/B Testing)

تست A/B یکی از قدیمی ترین و پر استفاده ترین شیوه در بازاریابی دیجیتال است. در این روش پس از مدتی که از اجرای یکی از کمپین‌ ها می گذرد باید از این تست بکار بگیریم پس پای آن به میان میاد تا اینگونه توانسته باشید به آن نتیجه ای که می خواهید برسید. در اصل هر زمان بخواهید بین دو گزینه A و B آزمایشی را انجام دهید تا اینگونه طبق بازخورد به دست آمده به گزینه مناسب برسید، تست A/B (A/B Testing) انجام دهید.

نرخ پرش (Bounce Rate)

نرخ پرش یا بانس ریت (Bounce Rate) در مقالات قبلی در این خصوص بسیار کانل و واضح سخن گفته ایم و در این قسمت از مقاله نی  به نکات مهم در این بابت می پرداریم، لازم به ذکر است که بدانید نرخ پرش همیشه یک معیاری قطعی جهت سنجش نیست، اما یک مورد به خصوص نا مناسب و منفی برای یک سایت و از بدترین شاخص‌ های کلیدی عملکرد (KPI) است که ممکن است برای یک سایت اتفاق بیوفتد. اگر بخواهیم به بیانی راحت تر این موضوع را عنوان نماییم باید بگوییم که نرخ پرش به آن معنا است که تعداد کل ورودی‌ های سایت شما زیاد بوده اما مخاطبانی که به سایت شما ورود پیدا کرده و صفحات مختلف سایت شما را بازید نموده اند بسیار کم هستند چرا که بسیاری از آن ها پس از کلیک کردن بر روی لینک در همان صفحه ابتدایی سایت شما را بدون انجام اقدامی ترک نموده اند و این یک مورد بسیار نا امید کننده برای یک کسب و کار و یک سایت اینترنتی است و نرخ پرش هرچقدر کمتر باشد برای یک سایت نتایج مثبتی رقم خواهد خورد.

نرخ کلیک (Click Through Rate – CTR)

نرخ کلیک (CTR) این یک مورد مهم و با ارزش برای دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده است که بسیاری از افراد آن را یک سنجه به خصوص می دانند پس اهمیت این مورد بسیار است. در اصل نرخ کلیک به این معنا بوده است که چه میزان از تمامی مشتریانی که لینک سایت شما را در نتیجه های جستجوی گوگل، تبلیغات کلیکی، از طریق ایمیل یا هر پیام دیگری دیده‌ اند روی آن کلیک نموده اند. هر لینک، کلمه کلیدی یا صفحه از سایت می‌ تواند نرخ کلیک متفاوتی داشته باشد.

ترافیک طبیعی (Organic Traffic)

ترافیک طبیعی یا نام دیگر آن که بسیاری نیز به این نام می شناسند ترافیک ارگانیک است به منظور یک ترافیک است که از طریق موتور های جستجو مشتریان وارد سایت مورد نظر شما می‌ شوند. اینگونه بی اندیشید که کاربری عبارت تبلیغات کلیکی مدنظر خود را در گوگل جستجو کرده و پس از آن از طریق لینک نشان داده شده در نتیجه های جستجو وارد سایت گردد به این ترافیک ورودی ارگانیک یا طبیعی گفته می‌ شود.

ترافیک پولی (Paid Traffic)

 ترافیک پولی یک روش مقابل ترافیک ارگانیک یا همان ترافیک طبیعی است، فرض نمایید که جهت انجام ترافیک پولی برعکس ترافیک طبیعی باید برای هر کلیک کردنی که بر روی لینک های مورد نظر سایت ما صورت می گیرد هزینه هایی پرداخت گردد در این فضا به این مدل از تبلیغات ترافیک پولی (Paid Traffic) گفته می‌ شود. در اصل باید گفت که شما در این شیوه با پرداخت هزینه جهت نمایش دادن تبلیغات، ترافیک ورودی در سایت خود دریافت می‌ کنید.

صفحه فرود (Landing Page)

صفحه فرود یا لندینگ پیج برای بررسی کامل این بخش باید به خوبی این قسمت را مطالعه کنید چرا که صفحه فرود یک قسمت مهم از سایت جهت جذب افراد است در تعریف این مورد باید گفت که در اصل صفحه فرود صفحه‌ ای از سایت است که طراحی های جذاب و خاصی به منظور جذب مخاطبان و یک کمپین مشخص ایجاد می گردد صفحه فرود را یک کاربر می تواند پس از کلیک کردن بر روی سایت ببیند پس لازم است از جزئیات به خصوص و جذابی در آن استفاده نمود. هر فرد پس از انجام کلیک بر روی یک سایت به صفحه فرود ایجاد شده رفته و  در آن قسمت با دریافت اطلاعات لازم به مشتری تبدیل خواهد شد. پس از این رو که صفحه لندینگ یا همان صفحه فرود در ابتدای هر چیزی برای مخاطبان نمایش داده می شود باید از یک طراحی خاص و جذابی تشکیل شده باشد و مخاطب با به نمایش در آمدن آن صفحه شوق و اشتیاقی جهت ادامه دادن در سایت را پیدا کند علاوه بر طرح جذاب و خاص صفحه فرود این صفحه باید دارای اطلاعات کافی و یک فراخوانی یا کال تو اکشن (Call To Action) خوب جهت به ارمغان آمدن بیشترین نرخ تبدیل باشد.

واکنش گرا (Responsive)

واکنش گرا یا ریسپانسیو بودن سایت این روش به چه معناست؟ در ادامه همین متن این مورد نیز برای شما بازگو شده است: واکنش گرا؛ یعنی کلیه صفحات و محتوای سایت شما در هر نمایش گری در حد و اندازه و مناسب بودن صفحه نمایش مورد نظر پیاده شده و این مورد در کلیه سایت ها به درستی نمایش داده شود. در اصل ما این مورد را بسیار مهم و با ارزش می دانیم و یک مورد کلی برای کلیه سایت ها در نظر می گیریم چرا که این یک مورد مفهومی نظیر اهمیت دادن و ارزش قائل شدن به مخاطبان خود را نشان می‌ دهد پس با پیاده سازی این روش هر فرد متوجه می گردد که تا چه اندازه برای مخاطب خود اهمیت قائل هستید و به چه میزان سعی و تلاش خود را بکار می گیرید تا یک تجربه ساده و لذت‌ بخشی را داشته باشد.

رابط کاربری (User Interface – UI)

این بخش از سیستم یعنی رابط کاربری یا User Interface یک محیط نرم‌ افزاری و طراحی ظاهری از سیستم است و به مخاطبان نمایش می دهد که تعامل بسیاری با کاربران هدف نیز خواهد داشت. رابط کاربری علاوه بر زیبای ظاهری و جذاب بودن می بایست کاملا بهینه طراحی شود تا مخاطب بتواند به سادگی هر چه تمام تر از آن استفاده نماید.

تجربه کاربری (User Experience – UX)

تجربه کاربری در واقع این بخش مکمل رابط کاربری است. شما در زمینه طراحی کاربری سعی و تلاش خود را به شوت بکار گرفته و بتوانید یک رابط کاربری خاص و زیبا طراحی نمایید اما تجربه خوبی برای کاربران خود رقم بزنید، کلیه سعی و تلاش های شما نابود شده و هیچ فایده‌ ای ندارد. بهتر است از این بابت فرض نمابیو که شما بهترین رابط کاربری را طراحی نموده اید، اما کاربر شما قادر نیست تا به راحتی دکمه خرید را پیدا کرده و بر روی آن کلیک کند و در این عمل دچار سردرگمی شده و در نتیجه تجربه خوبی برایش رقم نمی‌ خورد و سایت شما را بدون انجام خریدی ترک خواهد کرد.

در واقع تجربه کاربری را به منظور تعامل و دسترسی آسان کاربر به قسمت‌ های مختلف رابط کاربری می دانند تا یک مشتری پس از حضور در سایت شما بتواند خیلی سریع و راحت به آن چیزی که می‌ خواهد برسد.

فراخوان به عمل (Call To Action – CTA)

فراخوانی، فراخوان به عمل، درخواست اقدام، درخواست بازخورد یا کال تو اکشن،  کلیه این اصطلاحات که در متن بالا دیدی به یک معنا هستند و همه آن ها این منظور را می رسانند که  شما با سعی و تلاش بتوانید بسیار سریع و کوتاه در پایان پیام خود از مخاطب‌ تان بخواهید که اقدام مورد نظر شما را در یک بخش به خوبی انجام دهند. این اقدام قادر خواهد بود تا هر آنچه که مدنظر شماست یعنی: به اشتراک گذاری محتوا، بیان تجربه مشابه، نظر دادن، اقدام به خرید، پرکردن فرم، ثبت نام، بیان بازخورد و… کمک کند.

سئو (Search Engine Optimization – SEO)

سئو یا بهینه‌ سازی جهت موتور های جستجو  در یک سایت به این منظور خواهد رود که شما مواردی را جهت پیاده سازی در طراحی سایت، تولید محتوا، استراتژِی محتوایی، بهبود رابط و تجربه کاربری و… انجام  داده اید تا هر فرد بتواند به راحتی شما را در رتبه های نخست سایت گوگل پس از جستجوی مطلب مورد نظر ببیند؛ با توجه به تحقیقات لازم در این مورد اینگونه لحاظ شده است که هر فرد پس از جستجو مطلب مورد نظر خود بر روی سه لینک نخست گوگل کلیک می‌ کند.

هرچند در حال حاضر ساختار SEO (سئو) کمی دچار تغییر شده است و افراد دیگر آن را با Search Experience Optimization می‌ شناسند. و معنای آن عبارت بالا چنین است که می بایست در هنگام جستجو بهترین تجربه کاربری را برای کاربران خود رقم بزنیم.

لینک سازی (Link building)

لینک سازی یا نام دیگر آن که لینک بیلدینگ است به این منظور است که یک ارتباط کلی و واقعی در بین دو صفحه وب ایجاد نموده و اینگونه موجب گردد تا مشتریان مسیر های معین و مشخصی را جهت دستیابی به محتوا یا محصولات موردنظر خود طی نمایند. جهت انجام چنین کاری می بایست شما در میان دو صفحه یعنی صفحات یک وب‌ سایت یا صفحات مختلف وب ارتباط معنا دار و منطقی ایجاد نمایید.

بازگشت سرمایه (Return On Investment – ROI)

برگشت سرمایه یا ROI یکی از با اهمییت ترین مشخصه های اساسی عملکرد است که حتی اکثرا اعتقاد دارند راهبرد دیجیتال مارکتینگ باید طبق آن قرار گیرد؛ زیرا فروش و به سود رسیدن بیشتر هدف اصلی هر تبلیغاتی است. به همین دلیل باید همیشه تمرکزمان به میزان برگشت سرمایه باشد. ممکن است بهترین معنا برای میزان برگشت سرمایه، نسبت سود به دست آمده به نرخ هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد.

نمایش (Impression)

به هر تعداد منحصر به فردی که از محتوای شما بازدید می‌شود ریچ (Reach) گفته می‌شود. اما جدای از اینکه محتوای شما توسط کاربران تکراری دیده شود یا روی آن کلیک شود یا خیر، به میزان دفعاتی که محتوای شما نشان داده شود ایمپرشن (Impression) یا نمایش گفته می‌شود.

بازاریابی در موتور جستجو (Search Engine Marketing – SEM)

با توجه به آن که کاربران به روش های مختلف و با استفاده از جملات و کلمات مختلف ممکن است جستجو کنند،به همین دلیل تلاش کنیم تا با شیوه های متفاوت در رتبه های بالای جستجو دیده شویم.

 بازاریابی موتور های جستجو در حقیقت به معنای روشی از بازاریابی اینترنتی به وسیله تبلیغات پولی است که طبق آن کاری می‌کنیم تا رتبه سایت ما در نتایج جستجو بهتر شود.

اعتبار دامنه (Domain Authority)

اعتبار دامنه در حقیقت امتیازی است که توسط وب‌سایت معروف MOZ از 0 تا 100 به دامنه یک سایت داده می‌شود تا طبق آن دلایل مختلف، اعتبار آن مشخص شود. موارد مختلفی چون تعداد و کیفیت بک لینک‌ها، تعداد دفعات جستجوی نام برند در گوگل، عمر دامنه و سیگنال‌های شبکه اجتماعی اثر زیادی در اعتبار دامنه یا DA دارند.

شاخص کلیدی عملکرد (KPI)

برای اینکه مشخص کنیم چه میزان توانسته‌ ایم در عملکرد های مشخص شده در استراتژی دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده موفق باشیم و نحوه عملکرد تیم‌های مختلف چگونه بوده است باید شروع کار، شاخص‌ های مهم و کلیدی برای کسب و کارمان را معیین می‌کنیم و در نهایت مشخص کنیم تا چه اندازه توانسته‌ایم با عملکرد خود به این شاخص‌ها نزدیک شویم. KPI در واقع متغیر های گوناگون و قابل اندازه‌ گیری است که براساس آنها می‌توانیم میزان موفقیت در رسیدن به اهداف تعریف شده را ارزیابی کنیم.

بهینه سازی شبکه های اجتماعی (Social Media Optimization – SMO)

همانگونه که پرداختیم سیگنال‌های شبکه‌ های اجتماعی اثر زیادی روی سئو و اعتبار دامنه سایت دارد. پس باید از بهینه سازی شبکه های اجتماعی بیشترین استفاده را ببرید. بهینه سازی شبکه‌های اجتماعی (SMO) در حقیقت مجموعه فعالیت های است که برای بیشتر شدن اطلاع‌رسانی، مطلع شدن از برند و به استفاده از شیوه های تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی مختلف به کار می‌گیرید.