احتمالا برای شما هم اتفاق افتاده باشد که زمانی که شروع به یک کار جدید می کنید و به هر شیوه ای میخواهید آن را تا پایان ادامه دهید اما نیمه تمام رها می شود تفکرات شما در رابطه با نیمه تمام ماندن آن کار درگیر می شود و به این صورت نمی توانید امور تازه دیگری را شروع نمایید و به دنبال کار های دیگر بروید. درگیری ذهن شما به قدری زیاد میشود که شما برای پایان کار خود مجبور به بازگشت دوباره به ادامه همان کار می کند تا آن فعالیت تکمیل شود. در این خصوص می توان ناتمام ماندن یک بازی یا یک فیلم را . کارهای ناتمام، اثر خود را در زندگی روزمره یا فرهنگ سازمانی نشان میدهند؛ حتی وقتی که ما تلاش میکنیم به سمت کارهای دیگر برویم و خود را به آنها مشغول کنیم.
سریالهای آبکی و مجموعههای درام، از این تاثیر سود میبرند. در این سریال ها، احتمال دارد یک قسمت به پایان برسد، اما داستان همچنان ناتمام میماند. سازندگان این محتواها، بینندگان را در حالی که علاقمند به دانستن چیزهای بیشتری از داستان هستند، رها میکنند و به لطف اثر زیگارنیک، بینندگان داستان را به یاد میسپارند تا بتوانند دفعه ی بعد با ادامهی داستان هماهنگ شوند و ببینند چه اتفاقی در ادامه رخ میدهد. شما هم احتمالا تاثیر اثر زیگارنیک را در دوران تحصیل تجربه کردهاید. قبل از امتحان، احتمالا به خوبی مطالبی را که مطالعه کرده بودید، به یاد میآوردید. با این حال، پس از سپری کردن امتحان، اغلب دانشآموزان در به یاد آوردن چیزهایی که مطالعه کردهاند، دچار مشکل میشوند. دلیل این موضوع این است که شما دیگر نیازی به آن مطالب ندارید و اینطور به نظر میرسد که این اطلاعات از حافظه شما بیرون ریخته میشوند.
اثر زیگارنیک چگونه کشف شد؟
اثر زیگارنیک، برای اولین بار توسط یک روانشناس روسی به نام بلوما زیگارنیک، دانشجوی نظریهپرداز تئوریسین بانفوذ یعنی کورت لوین در فرهنگ سازمانی ، دیده شد و توصیف شد. وی زمانی که در یک رستوران پر تردد در وین نشسته بود، متوجه شد که پیشخدمتها سفارشهای پرداختنشده را بهتر به یاد میآورند. با این حال، زمانی که صورتحساب پرداخت میشد، پیشخدمتها به سختی میتوانستند جزئیات سفارشها را به یاد بیاورند.
تحقیقات زیگارنیک
در تعدادی از آزمایشها، از شرکتکنندگان خواسته شد تا فعالیت های سادهای مانند عبور دادن نخ از میان چند مهره، کنار هم قرار دادن قطعات پازل یا حل مسائل ریاضی را تکمیل کنند. به نصفی از شرکتکنندگان که مشغول انجام کار خود بودند، گفته شد که کار خود را نیمهکاره رها کنند. پس از یک ساعت تاخیر، زیگارنیک از شرکت کنندگان خواست تا آنچه را که بر روی آن کار میکردند، توصیف کنند. او یافت که کسانی که کارشان را نیمهکاره رها کردهاند دو برابر بیشتر از کسانی که کارشان را به پایان رساندهاند، جزئیات کار خود را به یاد میآورند. همچنین در نسخه دیگری از آزمایش، زیگارنیک متوجه شد که شرکتکنندگان بزرگسال میتوانند تا ۹۰ درصد بیشتر، کارهای ناتمام را نسبت به کارهای پایانیافته به یاد بیاورند.
بهداشت روانی چیست؟
در طول دهه ۱۹۶۰، محقق حافظه، جان بردلی، این یافتهها را در یک آزمایش دیگر بررسی کرد. او به شرکتکنندگان وقت اندکی داد تا کلماتی که حروفشان به هم ریخته بود را مرتب کنند و کلمات معنیدار بسازند. وقتی که آنها قبل از به پایان رسیدن وقت نمیتوانستند مسئله را حل کنند، کلمه جواب به آنها داده میشد. وقتی بعدا از شرکتکنندگان خواسته شد تا کلماتی که با آن برخورد داشته بودند را به یاد بیاورند، عملکرد خوبی را در باره ی کلماتی که آنها را مرتب نکرده بودند، نشان دادند. این امر از یافتههای زیگارنیکی حمایت میکرد که مردم حافظه بهتری نسبت به مسائل ناتمام دارند.
تحقیقی متضاد با اثر زیگارنیک
با این حال، همه تحقیقات از این اثر پشتیبانی نکردهاند. برخی مطالعات نتوانستهاند وجود این اثر را نمایش دهند و تحقیق کنندگان دیگر فهمیدند که عوامل مختلفی در فرهنگ سازمانی وجود دارند که می توانند بر قدرت اثر زیگارنیک موثر باشد. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده اند که انگیزه می تواند تاثیر مهمی در چطور به یاد سپردن اطلاعات توسط افراد ایفا کند.
نوع کارکرد اثر زیگارنیک چیست؟
حافظه کوتاه مدت ما، هم از لحاظ گنجایش و هم لحاظ مدت زمان حفظ اطلاعات، دارای محدودیت است. ما به طور معمول، برای اینکه بتوانیم مطلبی را در حافظه خود نگه داریم باید به مرور آن ها بپردازیم. این کار به کمی تلاش ذهنی نیاز دارد و جای تعجب نیست که هر چه بیشتر تلاش کنید چیزی را برای کوتاه مدت به خاطر بسپارید، باید برای حفظ آن هم بیشتر تلاش کنید.
به عنوان مثال، فرهنگ سازمانی پیشخدمت ها باید جزئیات زیادی را در رابطه با سفارشاتی که سرو می کنند به یاد داشته باشند. آن ها باید تا وقتی که مشتریان غذا یشان را تمام نکرده اند، اطلاعاتی درباره اینکه مشتریان چه چیزی را سفارش داده اند، در حافظه خود نگه دارند. برای مقابله با این حجم از اطلاعات، افراد معمولا بر ترفند های ذهنی تکیه می کنند که به آن ها کمک می کند اطلاعات زیادی را به یاد بیاورند. اثر زیگارنیک یکی از این موارد است. ما این اطلاعات را در حافظه اش کوتاه مدت خود به این نحو نگه می داریم که آن ها را به طور مداوم به خود آگاه خود می آوریم. در واقع با فکر کردن به کارهای تکمیل نشده، نسبت به وقتی که کارها به اتمام رسیده اند، بهتر می توان آن ها را در ذهن نگه داشت. اثر زیگارنیک، تنها بر حافظه در کوتاه مدت تاثیر نمی گذارد. بلکه کارهای ناتمام مانند اهدافی که هنوز به آن ها نرسیدیم، می توانند در طول دوره های زمانی طولانی به نفوذ در تفکرات ما ادامه دهند.
اثر زیگارنیک نشان می دهد که حافظه چطور کار می کند. زمانی که اطلاعات در مغز مورد تفسیر قرار می گیرند، معمولا برای زمان کوتاهی در حافظه حسی ذخیره می شوند. زمانی که ما توجه خود را به این اطلاعات معطوف می کنیم، آن ها به حافظه کوتاه مدت انتقال داده می شوند. بسیاری از این داده های کوتاه مدت به سرعت فراموش می شوند، اما از طریق فرآیند تمرین فعال، برخی از این اطلاعات می تواند به حافظه بلند مدت منتقل شوند. زیگارنیک معتقد بود که عدم تکمیل یک وظیفه، تنش شناختی اساسی را برای فرد ایجاد می کند. این امر باعث میشود به تلاش ذهنی بیشتر و تمرین بیشتر به منظور حفظ آین وظیفه در خط مقدم آگاهی می شود و در نهایت پس از تکمیل کار، ذهن قادر به کنار گذاشتن این تلاش ها خواهد بود.
- آموزش روانشناسی
- آموزش علوم پزشکی
- آموزش زیست شناسی
- آموزش میکروب و ویروس شناسی
- آموزش پرستاری
- آموزش توسعه مهارت فردی
- آموزش اصول ورزش و تغذیه
- آموزش های رایگان
چطور بیشترین بهره را از اثر زیگارنیک ببریم؟
برای بهرهبرداری بهینه از اثر زیگارنیک در زندگی روزمره و حرفهای، میتوانید از این پدیده روانشناختی برای افزایش تمرکز، بهرهوری و حتی تعاملات با دیگران استفاده کنید. در ادامه، راههایی برای استفاده از این اثر ارائه شده است:
1. افزایش بهرهوری در کارهای روزانه
- شروع کارهای مهم بدون انتظار برای کامل کردن سریع: برای جلوگیری از به تعویق انداختن (Procrastination)، کافی است کارهای پیچیده یا بزرگ را شروع کنید. با آغاز کار و رها کردن آن برای مدتی، ذهن شما به طور ناخودآگاه به آن فکر خواهد کرد و تمایل به تکمیل آن ایجاد میشود.
- تقسیم کارهای بزرگ به بخشهای کوچکتر: اگر یک پروژه یا وظیفه بزرگ پیشرو دارید، آن را به مراحل کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید. هر بخش را شروع کنید و زمانی که نیاز به استراحت یا توقف دارید، ناتمام رهایش کنید. این باعث میشود انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشید.
2. بهبود یادگیری و حافظه
- یادگیری ناتمام: در فرآیند یادگیری، میتوانید از تکنیک مطالعه به صورت بخشبخش استفاده کنید. مثلاً در هنگام مطالعه یک فصل، در میانه کار کمی مکث کنید و سپس به سراغ بخشهای بعدی بروید. ناتمام گذاشتن یک درس یا تمرین، ذهن شما را مشغول نگه میدارد و به یادگیری بهتر کمک میکند.
- استفاده از تکنیکهای تدریجی: اگر در حال یادگیری یک زبان جدید یا یک مهارت هستید، با ایجاد وقفههای منظم در هنگام تمرین، مغز شما بیشتر تمایل به پردازش و به خاطر سپردن مطالب پیدا میکند.
3. افزایش تعاملات و انگیزه در تیمهای کاری
- ناتمام گذاشتن جلسات یا گفتگوهای کاری: در پایان جلسات تیمی یا کاری، بحثهای ناتمام یا سوالات بدون جواب میتواند اعضای تیم را تشویق به پیگیری موضوع و پیدا کردن راهحلهای جدید کند.
- تفویض وظایف ناتمام: به جای این که همه مراحل یک پروژه را خودتان تکمیل کنید، میتوانید بخشی از آن را ناتمام بگذارید و به دیگران بسپارید. این نه تنها باعث افزایش مشارکت تیمی میشود، بلکه انگیزه اعضای تیم را نیز برای به پایان رساندن کار بالا میبرد.
4. استفاده از اثر زیگارنیک در بازاریابی و فروش
- ایجاد حس کنجکاوی در مشتریان: یکی از تکنیکهای بازاریابی مؤثر این است که اطلاعات کامل را به مخاطب ارائه ندهید و او را کنجکاو کنید. برای مثال، میتوانید در کمپینهای تبلیغاتی خود از پیامهای ناتمام یا پرسشهایی که نیاز به جواب دارند استفاده کنید. این باعث میشود مخاطب بیشتر درگیر محتوای شما شود.
- ساختاردهی به محتوا با بخشهای ناتمام: در تبلیغات آنلاین یا محتواهای وبلاگی، میتوانید بخشی از اطلاعات را در یک مقاله بیان کنید و برای بقیه اطلاعات مخاطب را به مقالات بعدی ارجاع دهید. این حس ناتمامی، مخاطب را تشویق به پیگیری بیشتر و بازگشت به سایت یا صفحه شما میکند.
5. مدیریت زمان و پروژهها
- زمانبندی وقفههای برنامهریزی شده: برای بهرهوری بیشتر، وقفههای هدفمند ایجاد کنید. برای مثال، در زمان انجام یک پروژه، عمداً در مراحل مختلف توقف کنید. این کار کمک میکند تا ذهن شما در پسزمینه به پروژه ادامه دهد و راهحلهای جدیدی بیابد.
- استفاده از روش پومودورو: این روش که بر اساس کارکردن در بازههای 25 دقیقهای و سپس داشتن یک وقفه است، با اثر زیگارنیک همخوانی دارد. با متوقف کردن کار در بازههای زمانی، مغز شما همچنان به آن مشغول میماند و در دوره بعدی کار تمایل بیشتری برای ادامه پیدا میکند.
6. تحریک خلاقیت
- ناتمام گذاشتن پروژههای خلاقانه: اگر روی یک پروژه خلاقانه مثل نوشتن، طراحی یا موسیقی کار میکنید، ناتمام گذاشتن آن میتواند ذهن شما را ترغیب کند که به فکر ادامه دادن و کامل کردن اثر باشید. این تکنیک به خصوص برای هنرمندان و نویسندگان مفید است.
7. ایجاد عادات مثبت
- شروع سادهترین بخش یک عادت جدید: برای شروع یک عادت جدید مثل ورزش یا مدیتیشن، حتی یک شروع کوچک (مثلاً 5 دقیقه ورزش کردن) میتواند احساس ناتمامی را ایجاد کند که در نهایت منجر به ادامه فعالیت و ایجاد عادت در طول زمان شود.
استفاده مؤثر از اثر زیگارنیک نیازمند مدیریت آگاهانه وقفهها و ناتمام گذاشتن کارها به صورت هدفمند است. با ایجاد این حس ناتمامی، میتوان انگیزه و تمرکز را افزایش داد و کارها را با بهرهوری بیشتری به پایان رساند.
اثر زیگارنیک چیست ؟ تعریف کارکرد